رویداد۲۴ نوشت: فواد ایزدی و محمد باقری اگرچه در طراز شخصیتی و مسئولیتی و حتی اثرگذاری در تاریخ جمهوری اسلامی کمترین امکانی برای قیاس ندارند، اما حالا بعد از ترور محمدباقری توسط اسراییل نام شان در اخبار، به صورت در کنار هم قرار میگیرد. علت این امر هم اظهارات مکرر فواد ایزدی در مورد فرماندهان ترور شده در حملات اخیر اسراییل است، وقتی با پوزخند در صداوسیما مینشیند و میگوید فرماندهان ما غافلگیر شدند.
مساله غافلگیری در نوع حمله اسراییل البته صدایی واحد از جانب بسیاری از نیروهای نظامی و سیاسی است. کما این که محمدباقر قالیباف نیز در گفت و گوی اخیر خود با برنامه ماجرای جنگ گفته است در مورد نوع حمله غافلگیر شدیم، اما برای کلیت موضوع آگاهی داشتیم. آنها تاکید دارند که اگرچه در مورد اصل حمله اسراییل آمادگی ذهنی و نظامی وجود داشت، اما نوع حمله باعث غافلگیری شده است. به نظر میرسد تنها چهرهای که غافلگیر نشده کارشناس صداوسیما، فواد ایزدی است که کارش در سالهای اخیر تبیین و تبلیغ سیاست خارجی جریان سعید جلیلی بوده است.
با مرور سادهای بر میزان آنتنی که ایزدی در صداوسیما در اختیار دارد مشخص میشود او احتمالا محبوب زوج مدیریتی صداوسیما یعنی جبلی-جلیلی است. ایزدی اخیراً در یک برنامه با کنایه به رییس کل فقید ستاد کل نیروهای مسلح گفته است: «زمانی که شما در کنار دخترتان در منزل مورد حمله قرار میگیرید، یعنی غافلگیر شدید!»
تاکید ایزدی بر غافلگیری به اندازهای است که گویا اصل مساله غافلگیری – فارغ از میزان و کمیت و کیفیت حقیقی آن- برای جریان جلیلی و شخص ایزدی دستاورد محسوب میشود. نخستین سوالی که مطرح میشود این است که آیا آقای ایزدی که تنها یک کارشناس و تحلیل گر درجه چندم برخواسته از طیف سعید جلیلی است، از این حملات غافلگیر نشدند و اگر نشدند از کجا در اینباره اطلاعات داشتند؟
سابقه کینه ورزی ایزدی به سردار باقری البته به پیش از ترور او میرسد. با این وجود این ادبیات و لحن گفتار مردی همچون ایزدی که کاری جز گرفتن سهم فوق برنامه از آنتن صداوسیما آن هم به برکت ریاست پیمان جبلی و قائم مقامی اخوی سعید جلیلی نداشته زمانی رنگی تراژیک به خود میگیرد که مروری ساده بر سه برهه زمانی داشته باشیم. سه برههای که محمد باقری و فواد ایزدی در شرایطی متفاوت بودند.
پرده اول؛ ایزدی در راه آمریکا، باقری در میانه جنگ
فواد ایزدی متولد سال ۱۳۴۸ است. بر اساس بیوگرافی که از او منتشر شده در ۱۶ سالگی – یعنی در سال ۱۳۶۴ در میانه جنگ ایران و عراق ایزدی به همراه خانواده خود به آمریکا رفته و تا ۴۰ سالگی نیز مقیم آمریکا بوده و آنجا تحصیل کرده است.
سال ۱۳۶۴، اما محمدباقری وسط میدان جنگ بوده، درست در میدان کار عملیاتی و اطلاعاتی جنگ ایران و عراق. باقری ۴ سال قبل از آن یعنی وقتی فواد ایزدی ۱۲ ساله بوده و احتمالا در حال آموزش دیدن برای عزیمت به آمریکا زبان انگلیسی را در کلاسهای زبان میآموخته و احتمالا مهمترین کاری که انجام میداده تراشیدن مدادهایش بوده، محمدباقری در روزهای قبل از محاصره سوسنگرد با بچههای اطلاعاتعملیات، مناطق جنگی را شناسایی میکرده. وقتی فواد ایزدی به همراه خانواده اش به آمریکا رفته، محمد باقری و برادرش و پسرخاله اش در میدان جنگ ایران و عراق بودند.
در حقیقت زمانی که فواد ایزدی به آمریکا رسیده و احتمالا سالهای آخر دبیرستانش را در آمریکا سپری میکرده و مشعوف از دیدن مک دونالد بوده، محمد باقری این مسئولیتها را داشته است؛ مسئول اطلاعات و عملیات نیروی زمینی سپاه پاسداران، مسئول اطلاعات قرارگاه کربلا و مسئول اطلاعات قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا. سه سمتی که تا پایان جنگ ایران و عراق نیز بر عهده او بود.
پرده دوم؛ عملیات وعده صادق ۳، جلسهای که کینه باقری را در دل جبلی کاشت و تمسخر باقری توسط ایزدی
بعد از حمله اسرائیل به کنسولگری ایران طیف سعید جلیلی و جبهه پایداری با پیاده نظام شان در مجلس و صداوسیما و چهرههایی امثال فواد ایزدی به سمت این سناریو رفتند که ایران باید با پیش دستی حملاتی را علیه خاک اسراییل انجام دهد. موضوعی که البته با استقبال نیروهای نظامی مواجه نشده است. در همان ایام فرم ارتباط دولت مسعود پزشکیان با نیروهای نظامی به خصوص سپاه پاسداران چندان به مذاق جلیلی چیها خوش نیامد.
وقتی طیف سعید جلیلی از فروردین ماه سال جاری سردار باقری را که در آن زمان ریاست ستاد کل نیروهای مسلح را برعهده داشت هدف حملات خود قرار دادند مشخص بود که تصمیمی جریانی برای حمله به باقری اتخاذ شده است.
پیام تبریک نوروزی سردار باقری در کنار تخت جمشید و هم اظهارات او در یک ماه منتهی به شهادت که گفته بود با جامعه امروز نمیتوان با باتوم صحبت کرد، بهانهای شد برای حملات چهرههای سیاسی نزدیک به جریان جلیلی؛ هم واکنش تند فواد ایزدی کارشناس محبوب سعید جلیلی در صداوسیما به سردار باقری که به کنایه گفت ایشان میتواند لباس نظامی از تن در بیاورد و معاون عراقچی شود و هم هجمهای که رجانیوز علیه سردار باقری بعد از اظهارات او مبنی بر این که با جامعه امروز نمیشود با باتوم صحبت کرد، داشتند.
ریشه این حملات، اما بعد از ترور باقری روشن شد. وقتی سید عباس عراقچی در مصاحبهای خاطرهای نقل کرد که نشان داد چرا جبلی با سخاوتمندی و گشاده دستی فواد ایزدی را در هر کانالی روی آنتن میفرستد و ایزدی در هر مصاحبهای با کنایه در مورد رییس ستاد کل نیروهای مسلح صحبت میکند.
عراقچی در برنامه ماجرای جنگ خاطرهای نقل کرده و میگوید: «در مورد وعده صادق ۳ وقتی بحث شد یکی از دوستان انتقادی کرد و ایرادی گرفت. گفت چرا رییس جمهور مخالف هستند. خدا رحمت کند سردار باقری در آن جلسه – با گوینده این حرف - برخورد کرد. گفت چرا این حرف را میزنی؟ من مسئول دفاع از کشور هستم و لحظهای که مطمئن شوم میتوانم از کشور در برابر تبعات عملیات وعده صادق ۳ دفاع کنم، کار خودم را انجام میدهم. من هنوز از رییس جمهور سوال نکردم، چرا که از نظر خودم هنوز به آن مرحله نرسیدیم. ایشان- سردار باقری- به شدت از رییس جمهور دفاع کرد»
اگرچه در ابتدای امر بسیاری تصور کردند این فرد سعید جلیلی بوده، اما بعد بر اساسی بسیاری از شنیدهها و مستندات مشخص شد که این فرد پیمان جبلی، رییس سازمان صدا وسیما بوده است. البته جبلی چند هفته بعد در حاشیه جلسه هیئت دولت در پاسخ به سوال خبرنگاری در اینباره از اساس اصل داستان را زیر سوال برد و منکر شکل گیری چنین دیالوگی بین باقری و یکی از حاضران جلسه شد!
بعد از آن، اما روشن شد چرا ایزدی از فروردین ماه امسال ابزار دست رییس صداوسیما برای حمله به باقری شده بود و حتی به کنایه گفته بود لباس نظامی را در بیاورد و به دولت برود.باقری البته توسط اسراییل ترور شد، اما حتی در ماههای منتهی به این واقعه نیز هرگز پاسخی به ادبیات و گفتارهای این جریان در رسانهها نداد
پرده سوم؛ فرماندهان ترور شده، ایزدی پوزخند زنان رو به دوربین
نزدیک به ۴ ماه بعد از ترور فرماندهان فواد ایزدی هنوز روی انتن صداوسیما است. علاوه بر این در کمتر گفت و گویی است که به تسویه حساب با فرماندهان نظامی که به روایت خودش با او تندی کردند، نپردازد.
او اخیرا در گفت و گویی از غافلگیری باقری سخن گفته و مشخصا تصمیم ندارد از تسویه حساب سیاسی با فرمانده ترور شده توسط اسراییل دست بر دارد. علاوه بر این در خاطره دیگری کنایه خود به سلامی را نیز به روشنی بیان کرده است: «پنجشنبه بعد از توافق برجام یکی از دوستان به من زنگ زد گفتند بیایید ستادکل سپاه، رفتم آنجا دیدم آقایان عراقچی و تخت روانچی هم هستند. آقای عزیز جعفری فرمانده سپاه بودند و همه مشاورین هم بودند وقتی وارد جلسه شدیم من حالات اعتماد به نفس کاذبی پیدا کردم که در جمع فرماندهان نظامی هستیم و همه پسرخالهها هستیم. ده دقیقه که گذشت دیدم که علیه من گاردی وجود دارد. در جایی از بحث شهید سلامی به بنده تند شد خیلی متاسفم هستم که ایشان که شهید شده نسبت به بنده تند شد»
فواد ایزدی بخشی از جریان جلیلی است. جریانی که به نام سعید جلیلی شناخته میشود، اما نهادها و مراکز مختلفی مستقر هستند. برای این جریان ترور فرماندهان نظامی، مرگ برجام یا هر ماجرای دیگری باید سود خالصی داشته باشد. سنت نانوشتهای در ساختار جمهوری اسلامی به خصوص در بین ساکنان اردوگاه اصولگرایی وجود داشت که بعد از ترور و اطلاق عنوان شهید به هر چهرهای شکافهای سیاسی را کنار میگذاشتند و عموما جز به نیکی از انها یاد نمیکردند. جریان جلیلی با سربازهایی همچون فواد ایزدی، اما برای ویرانی آمدهاند. ویرانی همه چیز، حتی سنتهای داخل حاکمیت.